سه الاغ
سه رأس الاغ
می گویند مردی روستایی با چند الاغش وارد شهر شد. هنگامی که کارش تمام شد و خواست به روستا بازگردد، الاغ ها را سرشماری کرد. دست بر قضا سه رأس از الاغ ها را نیافت. سراسیمه به سراغ اهالی رفت و سراغ الاغ های گمشده را گرفت. از قرار معلوم کسی الاغ ها را ندیده بود. نزدیک ظهر، در حالی که مرد روستایی خسته و ناامید شده بود، رهگذری به او پیشنهاد کرد، وقت نماز سری به مسجد جامع شهر بزند و از امام جماعت بخواهد تا بالای منبر از جمعیت نمازخوان کسب اطلاع کند. مرد روستایی همین کار را کرد.
امام جماعت از باب خیر و مهمان دوستی، نماز اول را که خواند بالای منبر رفت و از آن جا که مردی نکته دان و آگاه بود، رو به جماعت کرد و گفت: «آهای مردم در میان شما کسی هست که از مال دنیا بیزار باشد؟»
خشکه مقدسی از جا برخاست و گفت: «من!»
امام جماعت بار دیگر بانگ برآورد: «آهای مردم! در میان شما کسی هست که از صورت زیبا ناخشنود شود؟»
خشکه مقدس دیگر برخاست و گفت: «من!»
امام جماعت بار سوم گفت: «آهای مردم! کسی در میان شما هست که از آوای خوش متنفر باشد؟»
خشکه مقدس دیگری بر پا ایستاد و گفت: «من!»
سپس امام جماعت رو به مرد روستایی کرد و گفت: «بفرما! سه تا خرت پیدا شد. بردار و برو.»

پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت هزینه تحصیل خود را به دست می‌آورد، روزی دچار تنگدستی و گرسنگی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار می‌آورد تصمیم گرف... ادامه حکایت

حکایت های بیشتر:

نظر شما در مورد این حکایت چیست؟

پرسش تصادفی: مجموع2با3؟

نطرات کاربران:



1

چه مطلب تحریف شده ی چرتی


2

کاش تحریف نشده اش را پیشنهاد میدادید!!


3

رسول اکرم(ص):من ازدنیای شمادوچیزدوست دارم بوی خوش وزن


4

خیلی جالب بود مرسی


5

خوب


6

توهين اميز بود


7

سلام مناسب نیست هر چند خشکه مقدس آورده شده ولی کلا توهین به مسجد و برداشت نامنسب است و امکان ارائه با دانشجو نیست


8

بی ادب


9

خیلی با حال بود


10

خیلی بی ادبانه و توهین آمیز بود حتی به شوخی هم اگه گفته باشه


11

جدا از فضاي داستان بايد به نتيجه گيري داستان ( تعادل ) توجه كرد


12

بنظرم هیچ برداشتی ازش نمیشه کرد بهتره از صفحتون حذفش کنین


13

مزاح بود اما توهین آمیز


14

بر خلاف مطالب دیگرتان ،این مطلب خیلی توهین آمیز بود توهین به مسجد، به امام جماعت ، به مردم وبه همه .خیلی متاسفم برای شما که این قدر بی ملاحظه هستید. شاید خودتان .....باشید با این کارتان


15

متاسفانه تحمل انتقاد در خودمان نداریم مخصوصا اینکه اگر ربط به عقاید غلط و تعصب ما داشته باشد، ولی خود آیات قرآن را گوش نمی کنیم و بجای آن دنبال همین تعصبات هستیم که این حکایات را قبول نداریم. هیچ توهینی نیست، چنانچه اینگونه بود خداوند نیز از گوشهای کر و مثالهایی مانند اینکه آنها الاغی هستند که ...... نمی آورد. ولی گوش شنوایی نیست. لذا من با اجازه مسوول سایت چند الاغ نیز اینجانب حقیر یافتم که قطعا توهین نیست بلکه واقعیت است. (مسجد محل سجده گاه است نه محلی برای رشد تعصبات بیجا و نادان که از اصل ما را غافل سازد). بجای ربط به توهین و ... تفکر باید کرد.... آفلا تعقلون...


16

کاملا قابل ارائه به دانشجو و دانشگاه هست


17

سلام
اکر چه شاید مفهوم خوبی داشته باشد
ولی هدف وسیله را توجیه نمی کند
برای یک هدف خوب باید یک وسیله خو یو یک داستان خوب نگاشت...


18

به نظر اینجانب داستان نه تنها هدف بلکه وسیله بسیار مناسبی برای رساندن مطلب بوده، اگر اینگونه نبود هیچگاه خداوند با عظمتش از مثال زدن بعضی مانند کلمات حمار (الاغ) و نادان، لا یفقهون، پشه و .... در قرآن مثال نمیزد تا بهتر بتوان هدف و مسایل را درک کرد. پس صرفا نباید به عنوان بی احترامی برداشت کرد بلکه بعنوان پند و نصیحت بهتر است به انسانهای نادان در نظر گرفت هر چند در قرآن نیز بیان شده که «لا تجادل...» با آدمهای نادان مجادله نکنید و از آنها دوری کنید. داستان بسیار مناسبی بود.


19

حالا چرا خشک مذهب؟


20

من اين داستان رابدين شكل شنيده ام كه عارفي بالاي منبرراجع به عشق سخنراني ميكردومحتواي سخنان اوبقدري شيرين وجالب بودكه همه مسحورشده بودندكه ناگهان يك روستائي كه خرش راگم كرده بوددرب مسجدرابازنمودودروسط سخنان عارف پريدوراجع به گم شدن خرش ازعارف سوال كرد.عارف كه درمانده بودچه پاسخي بدهدردروبه جماعت كردوگفت : اي جماعت من يكساعت است كه راجع به عشق سخن رانده وكم نگذاشته ام. كسي دربين شماهست كه ازسخنان من هيچ چيزولوحتي يك كلمه هم نفهميده باشد؟ مردي ازميان برخاست وگفت :من ازسخنان توحتي يك كلمه هم نفهميده ام.عارف روبه روستائي كردوگفت بياخرت راببر.


21

ممسخره وچرت


اگر نظری که درج کردید نمایش داده نشده است بر روی برزورسانی نظرات کلیک کنید

بروزرسانی نظرات