نقاشی گوسفند در حال پریدن
پریدن گوسفندان
در دوران نوجوانی با یک چوبدستی دم در آغل گوسفندان می‌ایستادم و برای سرگرم کردن خودم، هنگام خارج شدن گوسفندان، چوبدستی را جلوی پایشان می‌گرفتم جوری که مجبور به پریدن از روی آن می‌شدند. پس از آنکه چندین گوسفند از روی آن می‌پریدند، چوبدستی را کنار می‌کشیدم، اما بقیه گوسفندان هم با رسیدن به این نقطه از روی مانع خیالی می‌پریدند.
تنها دلیل پرش آنها این بود که گوسفندان جلویی در آن نقطه پریده بودند. گوسفند تنها موجودی نیست که از این گرایش برخوردار است. تعداد زیادی از آدم‌ها نیز مایل به انجام کارهایی هستند که دیگران انجامش می‌دهند؛ مایل به باور کردن چیزهایی هستند که دیگران به آن باور دارند، مایل به پذیرش بی‌چون و چرای چیزهایی هستند که دیگران قبولش دارند.
وقتی خودت را همصدا با اکثریت می‌بینی، وقت آن است که بنشینی و عمیقاً فکر کنی.
دیل کارنگی

روزی ملا نصر الدين براي تعمير بام خانه خود مجبور شد مصالح ساختماني را بر پشت الاغ بگذارد و به بالاي پشت بام ببرد. الاغ هم به سختي از پله ها بالا رفت. ملا مصالح ساختماني را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ... ادامه حکایت

حکایت های بیشتر:

نظر شما در مورد این حکایت چیست؟

پرسش تصادفی: ضرب 2 در 3؟

نطرات کاربران:



1

بادرودوتبریک سال نو عدم فکروتقلیدبی چون وچرا،چنانچه دراین رابطه ازیکی ازاین مقلدهاسئوال کنی که چرااین رفتارراانجام دادی،درجواب بدون فکرخواهدگفت،این کاری است که همه می کنند،منهم یکی ازآنهاهستم.


2

خییییییییییییییلییییییییی چرت بیود


3

عالی بود


4

زیبا بود


5

بع بع


6

منون عالی بود آموزنده


7

حکایت حال اعتقادات اکثریت مردم


8

ميتواند درست باشد ميتواند غلط باشد آدمي درباره اصول اخلاقي جهان شمول بايستي مثل هم باشيم در مورد اصول كشور شمول داخل كشور مثل هم باشيم ودر مورد خرافات نياز به فكر كردن عميق است


9

یک خری داشتم با یک بز ..این دوتا را تو شقاه جا کردم.. صبح بیدار شدم دیدم بز با شاخش شکم خر را پاره کرده.. گفتم نامرد یک خره لنگ داشتم تو کشتی...گفت گوه خرد خطا کرد...و خطای او صدتارا اگاه کرد


اگر نظری که درج کردید نمایش داده نشده است بر روی برزورسانی نظرات کلیک کنید

بروزرسانی نظرات