کریمخان زند بر روی تخت
حکیم‌باشی را دراز کنید
گویند کریمخان عظیم‌‏الجثه بوده است و قوی هیکل، شادخوار و بزم‌آرا. القصه به سبب افراط در می‌گساری و مجلس‏‌آرایی، اعتدال مزاج را از دست می‏‌دهد و ضعف بر وی مستولی می‏‌شود. پس از آن حکیم‏‌باشی را بر بالینش می‏‌خوانند. حکیم امر به تنقیه و اماله می‏‌کند چرا که علت بیماری را خشکی مزاج تشخیص می‏‌دهد. کریمخان که این خبر را شنید آشفته شد و به تندی از حکیم خواست که بار دیگر نسخه را بازگوید. حکیم از ترس گفت: «مرا اماله کنید تا خوب شوید.»
آخرالامر، حکیم را دراز و اماله کردند. از قضا کریمخان شفا یافت. پس از آن هر وقت کریمخان بیمار می‏‌شد حکیم‏‏‌باشی را فرا می‌خواندند و اماله‌‏اش می‏‌کردند و به اصطلاح معروف حکیم‏‌باشی را دراز می‏‌کردند.
این اصطلاح در مواردی به کار می‌‏رود که کسی مرتکب جرم شود اما کس دیگر را مجازات کنند.

ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺳﻢ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ کرﺩ. ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻓﺖ. ﻣﻌﻠم گفت: «ﺷﻌﺮ بنی ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ.» ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺷﺮﻭﻉ کرﺩ: بنی ﺁﺩﻡ ﺍﻋﻀﺎی یکدیگرﻧﺪ***که ﺩﺭ ﺁﻓﺮینش ﺯ یک ﮔﻮﻫﺮﻧﺪﭼﻮ ﻋﻀﻮی ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ***... ادامه حکایت

حکایت های بیشتر:

نظر شما در مورد این حکایت چیست؟

پرسش تصادفی: حاصل 3 بعلاوه 4؟

نطرات کاربران:



1

بر اساس آنچه تاریخ از کریم خان ذکر کرده این داشتان نمیتواند واقعیت داشته باشد و کذب است.
لطفا در درج مطالبی که تاریخ مملکت ما را میتواند بگونه ای دیگر جلوه دهد دقت فرمایید


2

به نظر من قطعا این داستان در مورد این مرد بزرگ واقعیت ندارد شاید در مورد بعضی از شاهان قاجار واقعیت داشته باشد اما در مورد کریمخان زند واقعیت ندارد


3

جالب بودممنون


4

حكيم ابوالقاسم فردوسي:گنه كرددربلخ



حكيم ابوالقاسم فردوسي:گنه كرددربلخ آهنگري-به شوشترزدندگردن مسگري


5

چرا غرض و مرضی دارید که داستان ناصرالدین شاه را به امین الرعایا نسبت داده اید الله اعلم!!


اگر نظری که درج کردید نمایش داده نشده است بر روی برزورسانی نظرات کلیک کنید

بروزرسانی نظرات